گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
. آیه (ضرورت توجه خانواده به دوران پنجگانه عمر انسان)
اشاره



لاوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ اَعْجَبَ الْکُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَریهُ 􀁴 لامْوالِ وَ ا 􀁴 اِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیوةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَۀٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی ا
مُصْ فَرّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاما وَ فِی الاْخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیوةُ الدُّنْیا اِلاّ مَتاعُ الْغُروُرِ بدانید زندگی دنیا، تنها
بازي و سرگرمی و تجمل پرستی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، مانند بارانی که محصولش
کشاورزان را در شگفتی فرو میبرد، سپس خشک میشود، به گونهاي که آن را زرد رنگ میبینی، سپس تبدیل به کاه میشود و
در آخرت، یا عذاب شدید است یا مغفرت و رضاي الهی و (به هر حال) زندگی دنیا چیزي جز متاع غرور نیست. ( 20 / حدید)
شرح آیه از تفسیر نمونه
« کودکی » دورانهاي پنجگانه عمر انسان را به شرح زیر تشکیل میدهند: 1 مرحله « تکاثر » و « تفاخر » ،« تجمل » ،« سرگرمی » ،« غفلت »
صفحه 261 از 369
که در آن سرگرمی جاي « نوجوانی » است که زندگی در هالهاي از غفلت و بیخبري و لعب و بازي فرو میرود (لَعِبٌ). 2 مرحله
بازي را میگیرد و در این مرحله، انسان به دنبال مسائلی است که او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدي دور دارد (لَهْوٌ). 3
توجه به افزایش مال » تَفاخُرٌ). 5 مرحله ) « توجه به کسب مقام و فخر » و شور و عشق و تجمل پرستی (زینَۀٌ). 4 مرحله « جوانی » مرحله
تَکاثُرٌ). مراحل نخستین، تقریبا بر حسب سنین عمر مشخص است ولی مراحل بعد در افراد، کاملًا ) « و نفرات و جمعآوري ثروت
متفاوت میباشد و بعضی از آنها مانند مرحله تکاثر اموال، تا پایان عمر (صفحه 455 ) ادامه دارد، هر چند بعضی معتقدند که هر
دورهاي از این دورههاي پنجگانه، هشت سال از عمر انسان را میگیرد و مجموعا به چهل سال بالغ میگردد و هنگامی که به این
سن رسید، شخصیت انسان، تثبیت میگردد. این امر نیز کاملًا ممکن است که بعضی از انسانها شخصیتشان در همان مرحله اول و
دوم متوقف گردد و تا پیري در فکر بازي و سرگرمی و معرکه گیري باشند و یا در دوران تجمل پرستی متوقف گردد و فکر و
ذکرشان تا دم مرگ، فراهم کردن خانه و مرکب و لباس زینتی باشد، اینها کودکانی هستند در سن کهولت و پیرانی هستند با
کَمَثَلِ غَیْثٍ » : روحیه کودك. سپس با ذکر یک مثال آغاز و پایان زندگی دنیا را در برابر دیدگان انسانها مجسم ساخته، میفرماید
در اینجا به معنی افراد بیایمان نیست، بلکه به معنی کشاورزان « کُفّار » .« اَعْجَبَ الْکُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَریهُ مُصْ فَرّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاما
است، زیرا کفر در اصل به معنی پوشاندن است و چون کشاورز، بذرافشانی کرده و آن را زیر خاك میپوشاند، از اینرو به او
در لغت به دو معنی آمده است؛ یکی خشک شدن گیاه و دیگري به حرکت درآمدن و « هیجان » از ماده « یَهیجُ » . میگویند « کافر »
جوش و خروش. ممکن است این دو معنی به یک ریشه بازگردد، زیرا هنگامی که گیاه خشک شد، آماده جدایی و پراکندگی و
« حُطام » ، به معنی شکستن و خرد کردن است و به اجزاي پراکنده کاه « حَطْم » از ماده « حُطام » . حرکت و جوش و خروش میشود
گفته میشود که همراه تندباد به هر سو میدود. آري مراحلی را که انسان در طی هفتاد سال یا بیشتر طی میکند، در چند ماه در
گیاهان ظاهر میشود و انسان میتواند بر لب کشتزار بنشیند و گذشت عمر و آغاز و پایان آن را در دیداري کوتاه بنگرد. سپس به
به معنی هر گونه وسایل « مَتاع » .« وَ فِی الاْخِرَةِ … اِلاّ مَتاعُ الْغُروُرِ » : بازده عمر و نتیجه و محصول نهایی آن پرداخته و میافزاید
مفهومش این است که وسیله و ابزاري است براي فریبه کاري، فریب دادن ،« دنیا، متاع غرور است » بهرهگیري است، بنابراین جمله
خویشتن و فریب دادن دیگران و البته این در مورد کسانی است که دنیا را هدف نهایی قرار (صفحه 456 ) میدهند و به آن دل
میبندند و بر آن تکیه میکنند و آخرین آرزویشان وصول به آن است، اما اگر مواهب این جهان مادي، وسیلهاي براي وصول به
ارزشهاي والاي انسانی و سعادت جاودان باشد، هرگز دنیا نیست، بلکه مزرعه آخرت و پلی براي رسیدن به آن هدفهاي بزرگ
است. اما اگر این مواهب مادي، تغییر جهت دهند و نردبانی براي رسیدن به اهداف الهی گردند، سرمایههایی میشوند که خدا آنها
اِنَّ اللّهَ اشْتَري مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّۀَ » : را از مؤمنان میخرد و بهشت جاویدان و سعادت ابدي به آنها میبخشد
دو جهتگیري مختلف به انسان ،« قرارگاه » یا یک « گذرگاه » 111 /توبه). بدیهی است توجه به دنیا و مواهب آن به عنوان یک …) «
میدهد که در یکی وسیله بیداري و آگاهی و ایثار و فداکاري و برادري و گذشت و در دیگري مایه نزاع و فساد و تجاوز و
به معنی اثر ظاهري چیزي است، سپس به حالت غفلت، اطلاق شده « غُر » در اصل از ماده « غُروُر » . بیدادگري و طغیان و غفلت است
است که در ظاهر، انسان هوشیار است اما در حقیقت بیخبر است و به معنی فریب و نیرنگ نیز استعمال میشود.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
به مفهوم شکستن آمده « حَطَمَ » به مفهوم خشکیدن گل و گیاه و خزان زدن مزرعه آمده است. حُطام: از ریشه « هَیَجان » یَهیجُ: از ماده
صفحه 262 از 369
است.
حقیقت زندگی دنیا
در آیه بدان دلیل زندگی دنیا به بازي و سرگرمی تعبیر میگردد که فناپذیر و ناماندگار و بی حقیقت است، چرا که اگر دوام و
چیزي است « لَعِب » میگوید: هر بازي به مفهوم سرگرمی است، امّا به باور پارهاي « مجاهد » . پایندگی داشت به زودي نابود نمیشد
به مفهوم چیزي است که از سراي آخرت دچار غفلت مینماید. (صفحه 457 ) واژه « لَهُو » که انسان را سرگرم میسازد، امّا واژه
به مفهوم چیزي است که وسیله آرایش و آراستگی میگردد، امّا به باور برخی منظور این است که: دنیا و زندگی آن در برابر « زینَۀ »
دیدگاه دنیاخواهان زیبا جلوه میکند و پس از مدتی هم خزانزده و نابود میگردد. منظور از تفاخر و مباهات نمودن به یکدیگر، به
آن است که انسان از « فزونخواهی در ثروت و فرزند » رخ یکدیگر کشیدن ثروت و قدرت باد آورده در زندگی است. و منظور از
حلال و حرام و از راههاي عادلانه و ظالمانه ثروت و قدرتی گرد آورد و آنها را وسیله سرکوب و سلطه و سرکشی سازد و حقوق
بندگان خدا و دوستان او را پایمال کند و عمرش را نیز تباه سازد. در ادامه آیه در قالب مثالی زیبا میفرماید: کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ
الْکُفّارَ نَباتُهُ به سان بارانی است که از آسمان فرو میریزد و به گونهاي زمین را زنده میسازد که گلها و گیاهان آن کشاورزان و
ممکن است منظور شگفتزدگی کفرگرایان و حقناپذیران از نظام « زَجّ اج » باغداران را در حیرت و بهت فرو میبرد. به باور
شگفتانگیز خلقت و تدبیر خدا باشد که از دیگران بیشتر دچار بهت و حیرت میگردند. ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْ فَرّا آن گاه آن گلها و
گیاهان خزانزده و خشک میشود، به گونهاي که همه را زرد و رنگ باخته مینگري. ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً سپس در هم شکسته و به
خار و خس و کاه تبدیل میگردد. وَ فِی الاخِرَةِ عَذابٌ شَدِیدٌ امّا در سراي آخرت براي دنیاپرستان و ظالمان عذابی سخت خواهد
امّا در سراي آخرت و روز رستاخیز عذاب و شکنجه از آن دشمنان خدا خواهد بود. وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ ،« مُقاتل » بود. به باور
و براي عدالت خواهان و خداپرستان و دوستان حق آمرزش و خشنودي خدا هدیه میگردد. و در پایان آیه میفرماید: وَ مَا الْحَیاةُ
الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ. (صفحه 458 ) و زندگی این جهان براي دنیاپرستان و زورمداران که کار شایسته انجام ندهند و به یاد رستاخیز
میگوید: دنیا و ارزشهاي آن براي کسی که در اندیشه سراي آخرت نباشد، مایه « سعید بن جُبَیْر » . نباشند، تنها مایه فریب است
غرور و فریب است، چرا که براي کسب و حفظ آن ممکن است به هر شقاوت و بیدادي دست زند، امّا براي کسی که آن را وسیله
عدالت و آزادگی سازد و در اندیشه سراي آخرت باشد، نه تنها مایه فریب نیست که وسیله رشد و رسیدن به ارزشهاي معنوي
است…
( ترسیم روشنی از مراحل گوناگون زندگی ( 1
در آخرین آیه مورد بحث قرآن شریف در قالب مثال زیبا و ترسیم روشن و گویایی زندگی دنیا و مراحل گوناگون آن و
انگیزههاي غالب و حاکم بر هر مرحلهاي از آن مراحل را به تابلو میبرد که این گونه است: 1 مرحله بازي و بیخبري که دوران
کودکی را بیانگر است. 2 مرحله سرگرمی که دوران نوجوانی را نشان میدهد که انسان با رسیدن به مرحله جوانی از روزگار بازي
و بیخبري به فضا و حال و هواي نوجوانی و شور و سرگرمی آن وارد میشود و هنوز از مسایل جدي به دور است. 3 مرحله پرشور
جوانی که دوران آراستگی و عشق به تجمل و تجملپرستی است. 4 مرحله میانسالی و کمال که روزگار تلاش براي به دست
آوردن مقام و فخر فروختن نیز هست. 5 و مرحله سالخوردگی که دوران حرص و آز براي انحصار قدرت و ثروت و امکانات و
فرصتهاست. اگر انسان بخواهد از این مراحل به شایستگی بهره گیرد و همه نیروها و امکانات و فرصتها را به سرمایهاي براي
رشد ظاهري و باطنی و اوج به سوي والاییها قرار دهد باید درست بیندیشد و هدفدار و حساب شده حرکت کند و از تجربههاي
صفحه 263 از 369
( ارزشمند دیگران بهره گیرد. 1 مترجم. (صفحه 459
329 . آیه (جمعهها نیز روز کار و تلاش و عبادت خانوادگی است)
اشاره
یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اِذا نُودِيَ لِلصَّلوةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَۀِ فَاسْعَوْا اِلی ذِکْرِ اللّهِ وَ ذَروُا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ اي کسانی که
ایمان آوردهاید! هنگامی که براي نماز روز جمعه اذان گفته میشود، به سوي ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این
براي شما بهتر است اگر میدانستید. ( 9 / جمعه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
است، زیرا در اسلام ندایی براي نماز جُز اذان « اذان » است و در اینجا به معنی « بانگ برآوردن » به معنی « نداء » از ماده « نُودِيَ »
را به این نام « جمعه » نداریم. البته ترك خرید و فروش مفهوم وسیعی دارد که هر کار مزاحمی را شامل میشود. اما این که چرا روز
نامیدهاند؟ به خاطر اجتماع مردم در این روز براي نماز است.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
آمده است. روز جُمُعَۀ بدان دلیل به این نام خوانده شده است که خدا « جُمُعات » و « جُمَعْ » جُمُعَۀ و جُمْعَۀ: دو واژهاند که جمع آنها
نامیده شده است که « جُمُعَۀ » در این روز، آفرینش را پدید آورد و کار خلقت پایان یافت؛ امّا پارهاي برآنند که این روز بدان دلیل
میگفتند، چرا که آنان بر این پندار بودند که « عُرُوبَۀ » در آن مردم براي عبادت و نیایش گرد میآیند. برخی نیز به روز جمعه، روز
و امت عرب نیز پیش از اسلام روزي را براي گرد « یکشنبه » گرد میآیند و به عبادت خدا میپردازند، نصارا روز « شنبه » یهود روز
نامید که پس از ظهور اسلام به روز جُمُعَۀ تعبیر گردید. پارهاي بر آنند که گروه انصار « عُرُوبَۀ » آمدن و عبادت برگزید و نام آن را
نخستین کسانی بودند که این روز را جمعه نامیدند. و نیز آوردهاند که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به هنگام هجرت از مکه به
وارد گردید و مورد استقبال قرار گرفت و در همان جا تا روز جمعه « قُبا » مدینه، روز دوشنبه، دوازدهم رَبیعُ الَاوَّل بود که بر دهکده
مسجدي ساخته شد و نخستین نماز جمعه در آنجا و یا (صفحه 460 ) در نزدیکی آنجا خوانده شد.
نماز راستین جمعه یا دانشگاه و نیایشگاه بزرگ هفته
منظور از هنگام ندا داده شدن مردم، آن ساعتی است که وقت نماز فرا میرسد و امام آماده آغاز خطبههاي نماز میگردد؛ و نکته
است؛ چرا که در آن زمان وسیله پیامرسانی و دعوت دیگري براي اعلام « اَذان » در آیه شریفه « نِداء » دیگر این است که منظور از
میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله اذان گویی پر اخلاص به نام بِلال داشت که با رسیدن وقت « ابن زید » . نبود « اَذان » وقت نماز جز
نماز و هنگامه بر منبر نشستن آن حضرت اذان را آغاز میکرد، آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله خطبهها را میخواند و به نماز
میایستاد. ابوبکر و عمر نیز به همین صورت نماز جمعه را میخواندند، امّا در خلافت عثمان به دلیل گسترش شهر مدینه و مردم
بالا رفت. نخست در بام منزل خلیفه اذان « اذانها » مسلمان و دور شدن خانهها از مرکز شهر و مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله، شمار
گفته میشد و آن گاه در مسجد و سر انجام هم پیش از برپایی نماز؛ و کسی این سبک را بر خلیفه عیب نگرفت. به هر حال پیام
صفحه 264 از 369
آیه این است که: هان اي مردم باایمان! هنگامی که براي نماز جمعه اذان گفته میشود، با شتاب و بدون از دست دادن فرصت به
در آیه، نه شتاب و عجله نمودن براي نماز جمعه « سَعْی » سوي ذکر خدا و یاد انسانپرور او حرکت کنید. از دیدگاه پارهاي منظور از
شتاب « سَعْی » است، چرا که در روایات آمده است که با وقار و آرامش و شکوه به سوي نماز بروید، ( 1) بلکه در این آیه منظور از
را خطبهاي که سرشار از پند و اندرز و یاد خدا و « ذِکْرُ اللّهِ » و تلاش دلها به یاد خدا و پالایش جانها و پاکی نیتهاست. و پارهاي
روشنگري و حقگرایی است معنا کردهاند. ***** 1. روحُ المَعانی، ج 28 ، ص 90 . (صفحه 461 ) در ادامه آیه میافزاید: وَ ذَرُوا
آیه از هر خرید و فروشی که به خاطر آن نماز واقعی « حَسَن » الْبَیْعَ و داد و ستد را رها کنید و براي فرصت دیگري واگذارید. به باور
و با شرایط جمعه به وسیله امام و پیامبر صلی الله علیه و آله فوت شود هشدار میدهد، چرا که چنین داد و ستدي حرام است و این از
ظاهر آیه دریافت میگردد؛ چرا که نهی، نشانگر فساد و تباهی خرید و فروش است. ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ این شتافتن به
سوي نماز و یاد خدا و وا نهادن خرید و فروش به هنگام نماز و شنیدن تفسیر آیات و مفاهیم و مقررات قرآن اگر بدانید براي شما
سودبخشتر و ماندگارتر است و سرانجام شما را به منافع واقعی دین و دنیا رسانده و از زیانهاي آنها باز میدارد. از آیه شریفه به
ظاهر وجوب نماز جمعه دریافت میگردد؛ و نیز حرمت تمام کارها به هنگام طنین افکن شدن نداي اذان و برپایی نماز جمعه؛ و
بدان دلیل آیه انگشت روي خرید و فروش میگذارد و از آن نهی میکند که این کار، جامع همه تلاشها و کوششها براي دنیا و
تهیه وسایل معاش است. و نیز از آیه دریافت میشود که نماز جمعه باید در مکانی ویژه و مشخص خوانده شود تا مردم با شنیدن
اذان به سوي آن مکان روي آورند. گفتنی است که نماز جمعه واقعی و با شرایط بر همه مردم باایمان واجب است، مگر این که
مکلّف، عذر قابل قبولی، همانند: سفر یا بیماري داشته باشد و یا از نابینایی و لنگی رنج برده و یا برده و بنده و سالخورده و زن باشد
و یا منطقه و محل زندگیاش تا جایگاه نماز جمعه بیشتر از دو فرسخ فاصله داشته باشد. آري، بر همه اینها نماز جمعه واجب
نیست، مگر این که نماز جمعهاي با حضور پیشواي دادگر و رعایت کننده حقوق بشر و یا نماینده ویژه او برگزار گردد. گفتنی
است که در مورد نماز جمعه تفاوت دیدگاه میان فقها بسیار است و جاي بحث هم کتابهاي فقهی میباشد و نه تفسیر. (صفحه
(462
330 . آیه
اشاره
لارْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ اذْکُروُا اللّهَ کَثیرا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ و هنگامی که نماز پایان گرفت، شما 􀁴 فَاِذا قُضِ یَتِ الصَّلوةُ فَانْتَشِروُا فِی ا
آزادید در زمین پراکنده شوید و از فضل الهی طلب کنید و خدا را بسیار یاد نمایید تا رستگار شوید. ( 10 / جمعه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
طلب روزي و » فضل خدا را طلب کنید) یا تعبیرات مشابه آن در قرآن مجید شاید غالبا به معنی ) « اِبْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ » گرچه جمله
آمده است، ولی روشن است که مفهوم این جمله گسترده است و کسب و کار یکی از مصادیق آن است، لذا « کسب و تجارت
تفسیر کردهاند، هر چند منحصر به اینها نیز « تحصیل علم و دانش » یا « زیارت مؤمن » و « عیادت مریض » بعضی آن را به معنی
مفهوم گستردهاي دارد که اشاره به یاد خدا و فکر و توجه به خدا در بازارها و به هنگام « وَ اذْکُروُا اللّهَ کَ ثیرا » نمیباشد. جمله
است و ذکر « فکر » ،« ذکر » معاملات و عدم انحراف از اصول حق و عدالت، مصادیقی از آن است. این نیز مسلّم است که روح
بیفکر، لقلقه زبانی بیش نیست و آن چه مایه فلاح و رستگاري است، همان ذکر آمیخته با تفکر در جمیع حالات است. اصولًا ادامه
صفحه 265 از 369
سبب میشود که یاد خدا در اعماق جان انسان رسوخ کند و ریشههاي غفلت و بیخبري که عامل اصلی هر گونه گناه است، « ذکر »
( حاصل گردد. (صفحه 463 « لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » را بسوزاند و انسان را در مسیر فلاح و رستگاري قرار دهد و حقیقت
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در ادامه روشنگري در این مورد میافزاید: فَإِذا قُضِ یَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ پس هنگامی که نماز به پایان رسید، در زمین
پراکنده شوید و به سراغ کار خویش بروید. وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ و از فضل و فزون بخشی خدا براي خود بجویید و از راه خرید و
فروش و داد و ستد و دیگر کارهاي سودبخش و مفید نعمتهاي خدا را به دست آورید. و این نشانگر جواز خرید و فروش پس از
پایان نماز جمعه است، نه واجب و یا مستحب بودن آن. از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله روایت شده است که منظور از پیام این
فراز از آیه شریفه تلاش براي کسب ارزشهاي مادي و دنیوي نیست، بلکه به نوعی تشویق به عیادت از بیماران، دیدار دوستان و
تکریم به مردگان و بازماندگان آنان به خاطر کسب خشنودي خداست. لَیْسَتْ بِطَلَبِ دُنْیا، وَ لکِنْ عِیادَةُ مَریضٍ، وَ حُضُورُ جَنازَةٍ، وَ
زِیارَةُ اَخٍ فِی اللّهِ.( 1) از امام صادق علیهالسلام آوردهاند که فرمود: منظور، نماز در روز جمعه و تلاش براي کار در روز شنبه است.
و نیز از آن حضرت آوردهاند که فرمود: اِنّی لأََرْکَبُ فِی الْحاجَ ۀِ الَّتی کَفاهَا اللّهُ، ما اَرْکَبُ فیها اِلاَّ الْتِماسَ اَنْ یَرانِیَ اللّهُ اُضْحی فی
لأرْضِ (… 2) من براي کار و تلاش و رفع نیازهاي 􀁴 طَلَبِ الْحَلالِ، اَما تَسْمَعُ قَوْلَ اللّهِ عَزَّ اسْمُهُ: فَاِذا قُضِ یَتِ الصَّلوةُ فَانْتَشِرُوا فِی ا
اقتصادي که خدا آن را در پرتو کار و کوشش و تدبیر شایسته کفایت فرموده است بر مرکب خویش سوار میشوم و از خانه
حرکت میکنم؛ آري من این کار را بر این نیت انجام میدهم که خداي فرزانه مرا در انجام ***** 1. تفسیر نورُ الثَّقَلَیْن، ج 5، ص
2. تفسیر نورُ الثَّقَلَیْن، ج 5، ص 327 . (صفحه 464 ) تلاش و کوشش سازنده و عادلانه و . 328 ؛ تفسیر قُرْطُبی، ج 8، ص 109
تاریخساز در سراسر روز بنگرد؛ آیا پیام خدا را نمیشنوي که میفرماید: پس هنگامی که نماز جمعه به پایان رسید، در زمین
پراکنده شوید و از فضل و فزونبخشی خدا رزق و روزي خود را بجویید. آن گاه افزود: آیا شما چنین میپندارید که اگر انسانی به
جاي کار و کوشش در خانه خویش بنشیند و درب آن را بر روي خود ببندد و آن گاه بگوید: رزق و روزي من فرود خواهد آمد،
آیا چنین چیزي درست است؟ بیگمان چنین چیزي پسندیده نیست و این چنین فرد و جامعهاي از کسانی هستند که دعایشان
پذیرفته نمیشود. فردي پرسید، آن کسانی که دعایشان پذیرفته نمیشود چه کسانی هستند؟ قالَ: قُلْتُ: مَنْ هؤُلاءِ الثَّلاثَۀُ فرمود: این
سه گروه عبارتند از: 1 مردي که همسر نالایقی دارد و به جاي سازندگی و ایجاد تحول فرهنگی و فکري و اخلاقی در او و یا
جدایی گزیدن از او در صورت اصلاحناپذیري بر او نفرین میکند؛ آري، دعاي چنین کسی پذیرفته نمیشود، چرا که راه جدایی
باز است و میتواند از او جدا شود. 2 کسی که به دیگري بدون گرفتن سند و مدرك معتبر وام دهد و آن گاه وام گیرنده و
بدهکار به هنگامی که باید حق او را بدهد، آن را انکار کند و پایمال سازد و این وام دهنده دست نفرین را به سوي آسمان بالا برد
و او را نفرین کند؛ آري، نفرین این آدم نیز پذیرفته نمیشود، چرا که وظیفه اقتصادي خویش را درست انجام نداده است. 3 و دیگر
کسی که اندك امکانات و مواد غذایی دارد و در خانه مینشیند و به جاي تلاش و کوشش اقتصادي و اجتماعی و طلب حلال،
دست به دعا برمیدارد تا خدا روزي او را بفرستد. قالَ (ع): تَکُونُ عِنْدَهُ الْمَرْأَةُ فَیَدْعُوا عَلَیْها فَلایُسْتَجابُ لَهُ، لَأِنَّ عِصْ مَتَها فی یَدِه لَوْ
شاءَ اَنْ یُخَلِّیَ سَبیلَها لَخَلّی سَبیلَها، وَ الرَّجُلُ یَکُونُ لَهُ الْحَقُّ عَلَی الرَّجُلِ، فَلا یُشْهِدُ عَلَیْهِ فَیَجْحَ دُ حَقَّهُ (صفحه 465 ) فَیَدْعُوا عَلَیْهِ فَلا
یُسْتَجابُ لَهُ، لَاِنَّهُ تَرَكَ ما اُمِرَ بِه (… 1) در ادامه آیه شریفه میفرماید: وَ اذْکُرُوا اللّهَ کَثِیراً و خدا را بسیار یاد کنید و اورا بر احسان و
بخششاش ستایش نمایید و سپاس نعمتهاي او را بگزارید و بر توفیق اداي وظیفه و انجام کارهاي شایسته و رعایت مقررات او را
در آیه شریفه « ذکر خدا » در آیه شریفه دیدگاهها متفاوت است: 1 از دیدگاه پارهاي منظور از « ذِکْر » سپاس گویید. در مورد حقیقت
تفکر و اندیشه است، چرا که یک ساعت تفکر و اندیشه از یک سال عبادت و بندگی خدا بهتر و بالاتر است. فِکْرَةُ ساعَۀٍ خَیْرٌ مِنْ
صفحه 266 از 369
همان یاد واقعی او در دل و زبان و عملکرد است که انسان « ذکر خدا » 2 امّا از دیدگاه پارهاي دیگر منظور از ( عِبادَةِ سَنَۀٍ.( 2
توحیدگرا باید در فراز و نشیبها و کوچه و بازار و به هنگام کار و کوشش و تجارت و داد و ستد او را یاد نماید. از پیامبر گرامی
صلی الله علیه و آله آوردهاند که فرمود: کسی که در بازار و به هنگام داد و ستد و تلاش و کوشش، خدا را با اخلاص و راستی یاد
کند و به هنگام غفلت مردم در کارهایشان از یاد حق، به یاد او باشد و مقررات او را رعایت نماید، براي او هزار پاداش کار شایسته
نوشته شده و در روز رستاخیز خداي فرزانه بر او آمرزش و بخشایشی میکند که به اندیشه هیچ انسانی نرسیده است. مَنْ ذَکَرَ اللّهَ
فِی السُّوقِ مُخْلِصاً عِنْدَ غَفْلَۀِ النّاسِ … کُتِبَ لَهُ اَلْفُ حَسَنَۀٍ وَ یَغْفِرُ اللّهُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَۀِ مَغْفِرَةً لَمْ تَخْطُرْ عَلی قَلْبِ بَشَرٍ.( 3) و در فراز پایانی
آیه میفرماید: لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. باشد که رستگار گردیده و به پاداش پرشکوه خدا نایل آیید. ***** 1. تفسیر نورُ الثَّقَلَیْن، ج 5، ص
3. تفسیر نورُ الثَّقَلَیْن، ج 5، ص 328 . (صفحه 466 ) در آیه مورد بحث خداي فرزانه کامیابی و . 2. اَلْحَیاة، ج 1، ص 48 . 327
رستگاري را در گرو قیام به انجام وظیفه دینی و انسانی و عبادي، از آن جمله انجام شایسته نماز جمعه قرار میدهد؛ از این رو
روایت رسیده از ابوذر درست به نظر میرسد که از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله آورده است که فرمود: مَنِ اغْتَسَلَ یَوْمَ الْجُمُعَۀِ
فَاَحْسَنَ غُسْلَهُ، وَ لَبِسَ ثِیابَهُ وَ مَسَّ مِنْ طیبِ بَیْتِه اَوْ دُهْنِه ثُمَّ لَمْ یُفَرِّقْ بَیْنَ اثْنَیْنِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجُمُعَۀِ الاُْخْري (… 1) هر کس
روز جمعه آن گونه که شایسته است غسل نماید و لباس نیکو و شایستهاش را بپوشد و از بوي خوش براي عطرآگین ساختن خویش
بهره گیرد و آن گاه با اندیشه و گفتار و رفتارش بذر پراکندگی و تنش میان دیگران نیفشاند، خدا آنچه میان او و جمعه دیگر و
« سلمان تمیمی » خویش آورده است. و نیز « صحیح » در « بُخاري » روزهاي آینده نزدیک است، همه را بر او میبخشاید. این روایت را
آورده است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بیگمان خدا در هر جمعه صدها هزار تن را که در خور آتش دوزخ هستند، آزاد
1. تفسیر ***** ( میکند و میبخشاید. اِنَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فی کُلِّ یَوْمِ جُمُعَۀٍ سِتَّ مِائَۀِ اَلْفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ، کُلُّهُمْ قَدِ اسْتُوجِبَ النّارَ.( 2
( 2. تفسیر نورُ الثَّقَلَیْن، ج 5، ص 329 . (صفحه 467 . نورُ الثَّقَلَیْن، ج 5، ص 329
331 . آیه
اشاره
وَ اِذا رَاَوْا تِجارَةً اَوْ لَهْوا انْفَضُّوا اِلَیْها وَ تَرَکُوكَ قائِما قُلْ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللّهُ خَیْرُ الرّازِقینَ هنگامی که تجارت
یا سرگرمی و لهوي را ببینند، پراکنده میشوند و به سوي آن میروند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند، بگو آن چه نزد خدا
است، بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزي دهندگان است. ( 11 / جمعه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
اشاره به طبل و سایر آلات لهوي است که به هنگام ورود قافله تازهاي به مدینه میزدند که هم نوعی اخبار و اعلام بود « لَهْو » تعبیر به
روي آوردن به » و « انصراف از نماز جماعت » و « پراکنده شدن » به معنی « اِنْفَضُّوا » و هم وسیلهاي براي سرگرمی و تبلیغ کالا. تعبیر به
وارد مدینه شد، با صداي طبل و سایر آلات لهو مردم را به بازار « دحیه » است که طبق شأن نزول آیه هنگامی که کاروان « کاروان
فراخواند، مردم مدینه حتی مسلمانانی که در مسجد مشغول استماع خطبه نماز جمعه پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، به سوي او
نشان میدهد که پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاده، « قائِما » شتافتند و تنها سیزده نفر و به روایتی کمتر در مسجد باقی ماندند. تعبیر به
خطبه نماز جمعه را میخواند. ثواب و پاداش الهی و برکاتی که از حضور در نماز جمعه و شنیدن مواعظ و اندرزهاي پیامبر صلی
صفحه 267 از 369
الله علیه و آله و تربیت معنوي و روحانی عاید شما میشود، قابل مقایسه با هیچ چیز دیگر نیست و اگر از این میترسید که روزيِ
شما بریده شود، اشتباه میکنید، خداوند بهترین روزيدهندگان است.
نخستین نماز جمعه در اسلام
در بعضی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان مدینه، پیش از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله هجرت کند، با یکدیگر
صحبت کردند و گفتند: یهود در یک روز هفته اجتماع میکنند (روز شنبه) و نصاري نیز روزي براي اجتماع دارند (یکشنبه)، خوب
است ما هم روزي را قرار دهیم و در آن روز جمع شویم و ذکر خدا گوییم و شکر اورا (صفحه 468 ) بهجا آوریم، آنها روز قبل از
یکی از بزرگان مدینه) ) « اسعد بن زراره » نامیده میشد، براي این هدف برگزیدند و به سراغ « یَوْمُ الْعَروُبَۀ » شنبه را که درآن زمان
نامیده شد، زیرا روز اجتماع « جمعه » رفتند، او نماز را به صورت جماعت با آنها به جا آورد و به آنها اندرز داد و آن روز، روز
دستور داد گوسفندي را ذبح کردند و نهار و شام همگی از همان یک گوسفند بود، چرا که تعداد مسلمانان در « اسعد » . مسلمین بود
آن روز بسیارکم بود … و این نخستین جمعهاي بود که در اسلام تشکیل شد. اما اولین جمعهاي که رسول خدا صلی الله علیه و آله
با اصحابش تشکیل دادند، هنگامی بود که به مدینه هجرت کرد، وارد مدینه شد و آن روز، روز دوشنبه دوازدهم ربیعالاول هنگام
ماندند و مسجد قبا را بنیان نهادند، سپس روز جمعه به سوي مدینه حرکت « قبا » ظهر بود، حضرت صلی الله علیه و آله چهار روز در
بنی » کرد (فاصله میان قبا و مدینه بسیار کم است و امروز قبا یکی از محلههاي داخل مدینه است) و به هنگام نماز جمعه به محله
رسید و مراسم نماز جمعه را در آنجا برپا داشت و این اولین جمعهاي بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله در اسلام به جا « سالم
( آورد، خطبهاي هم در این نماز جمعه خواند که اولین خطبه حضرت صلی الله علیه و آله در مدینه بود.( 1
اهمیت نماز جمعه
بهترین دلیل بر اهمیت این فریضه بزرگ اسلامی قبل از هرچیز آیات همین سوره است که به همه مسلمانان و اهل ایمان دستور
میدهد به محض شنیدن اذان جمعه به سوي آن بشتابند و هر گونه کسب و کار و برنامه مزاحم را ترك گویند تا آنجا که اگر در
سالی که مردم گرفتار کمبود مواد غذایی هستند، کاروانی بیاید و نیازهاي آنها را با خود داشته باشد، به سراغ آن نروند و برنامه
نماز جمعه را ادامه دهند. در احادیث اسلامی نیز تأکیدهاي فراوانی دراین زمینه وارد شده است از جمله: در خطبهاي که موافق و
، جلد 10 ،« مجمعالبیان » - خداوند ***** 1 » : مخالف آن را از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل کردهاند، آمده است
صفحه 286 . (صفحه 469 ) نماز جمعه را بر شما واجب کرده، هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روي استخفاف یا
انکار ترك کند، خداوند او را پریشان میکند و به کار او برکت نمیدهد، بدانید نماز او قبول نمیشود، بدانید زکات او قبول
1) روایات در این زمینه ).« نمیشود، بدانید حج او قبول نمیشود، بدانید اعمال نیک او قبول نخواهد شد تا از این کار توبه کند
بسیار است که ذکر همه آنها به طول میانجامد، در اینجا با اشاره به یک حدیث دیگر این بحث را پایان میدهیم. کسی خدمت
عَلَیْکَ » : فرمود ،« یا رسول اللّه! من بارها آماده حج شدهام، اما توفیق نصیبم نشده » : پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، عرض کرد
2) (اشاره به این که بسیاري از برکات کنگره عظیم ) « بِالْجُمْعَۀِ فَاِنَّها حَجُّ الْمَساکینِ: بر تو باد به نماز جمعه که حج مستمندان است
اسلامی حج در اجتماع نماز جمعه وجود دارد). البته باید توجه داشت که مذمتهاي شدیدي که در مورد ترك نماز جمعه آمده
است و تارکان نماز جمعه در ردیف منافقان شمرده شدهاند، در صورتی است که نماز جمعه واجب عینی باشد، یعنی در زمان
حضور امام معصوم و مبسوط الید، ولی در زمان غیبت بنابراین که واجب مخیّر باشد (تخییر میان نماز جمعه و نماز ظهر) و از روي
استخفاف و انکار انجام نگیرد، مشمول این مذمتها نخواهد شد، هر چند عظمت نماز جمعه و اهمیت فوقالعاده آن در این حال نیز
صفحه 268 از 369
محفوظ است (توضیح بیشتر درباره این مسأله را در کتب فقهی باید مطالعه کرد).
فلسفه نماز عبادي سیاسی جمعه
نماز جمعه قبل از هر چیز یک عبادت بزرگ دسته جمعی است و اثر عمومی عبادات را که تلطیف روح و جان و شستن دل از
آلودگیهاي گناه و زدودن زنگار معصیت از قلب میباشد، دربردارد، خصوصا این که مقدمتاً دو خطبه دارد که مشتمل بر انواع
جلد 5، باب ،« وسائل الشیعه » - مواعظ و اندرزها و امر به تقوا و پرهیزگاري است. و اما از نظر اجتماعی و سیاسی، یک ***** 1
جلد 5، صفحه 5، حدیث 17 . (صفحه 470 ) کنگره عظیم هفتگی است که ،« وسائل الشیعه » -2 . وجوب صلوة الجمعه، حدیث 28
بعد از کنگره سالانه حج، بزرگترین کنگره اسلامی میباشد و به همین دلیل در روایتی که قبلًا از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله
نقل کردیم، آمده بود که جمعه، حج کسانی است که قادر به شرکت در مراسم حج نیستند. در حقیقت اسلام به سه اجتماع بزرگ
که در مراسم نماز جمعه است. و اجتماع « هفتگی » که در نماز جماعت حاصل میشود. اجتماع « روزانه » اهمیت میدهد؛ اجتماعات
انجام میگیرد. نقش نماز جمعه در این میان بسیار مهم است، خصوصا این که یکی از « هر سال یک بار » حج که در کنار خانه خدا
برنامههاي خطیب در خطبه نماز جمعه، ذکر مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و اقتصادي است و به این ترتیب این اجتماع عظیم و
پرشکوه میتواند منشأ برکات زیر شود: الف: آگاهی بخشیدن به مردم در زمینه معارف اسلامی و رویدادهاي مهم اجتماعی و
سیاسی. ب: ایجاد همبستگی و انسجام هرچه بیشتر در میان صفوف مسلمین به گونهاي که دشمنان را به وحشت افکند و پشت آنها
را بلرزاند. ج: تجدید روح دینی و نشاط معنوي براي توده مردم مسلمان. د: جلب همکاري براي حل مشکلات عمومی. به همین
دلیل همیشه دشمنان اسلام، از یک نماز جمعه جامع الشرایط که دستورهاي اسلامی دقیقا در آن رعایت شود، بیم داشتهاند. و نیز به
همین دلیل نماز جمعه همیشه به عنوان یک اهرم نیرومند سیاسی در دست حکومتها بوده است، منتها حکومتهاي عدل همچون
حکومت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از آن بهترین بهرهبرداريها را به نفع اسلام و حکومتهاي جور همانند بنیامیه از آن
سوءاستفاده براي تحکیم پایههاي قدرت خود میکردند. در طول تاریخ مواردي را مشاهده میکنیم که هر کس میخواست بر ضدّ
حکومتی قیام کند، نخست از شرکت در نماز جمعه او خودداري میکرد، چنان که در داستان عاشوراء میخوانیم که گروهی از
جمع شدند و نامهاي خدمت امام حسین (صفحه 471 ) از کوفه فرستادند که در نامه آمده « سلیمان بن صرد خزاعی » شیعیان درخانه
والی بنیامیه بر کوفه، منزوي شده و ما در نماز جمعه او شرکت نمیکنیم و چنانچه بدانیم شما به سوي ما « نعمان بن بشیر »» : بود
1) توجه به این نکته که طبق فقه شیعه در محدوده یک فرسخ در یک فرسخ، ).« حرکت کردهاید، او را از کوفه بیرون خواهیم کرد
بیش از یک نماز جمعه جایز نیست و حتی کسانی که در دو فرسخی (تقریبا 11 کیلومتري) از محل انعقاد نماز جمعه قرار دارند، در
آن نماز شرکت میکنند، روشن میشود که عملًا در هر شهر کوچک یا بزرگ و حومه آن یک نماز جمعه بیشتر منعقد نخواهد
شد، بنابراین چنین اجتماعی عظیمترین اجتماع آن منطقه را تشکیل میدهد.
شرایط وجوب نماز جمعه
در این که امام جمعه مانند هر امام جماعت دیگر باید عادل باشد، تردیدي نیست ولی سخن در این است که شرایطی افزون بر این
دارد یا نه؟ جمعی معتقدند این نماز از وظایف امام معصوم یا نماینده خاص او است و به تعبیر دیگر مربوط به زمان حضور امام
معصوم است. در حالی که بسیاري از محققین معتقدند که این شرط وجوب عینی نماز جمعه است، ولی براي وجوب تخییري این
شرط لازم نیست و در زمان غیبت نیز میتوان نماز جمعه را برپا داشت و جانشین نماز ظهر میشود و حق هم همین است، بلکه
هرگاه حکومت اسلامی با شرایط آن از طرف نایب عام امام تشکیل گردد، احتیاط این است که امام جمعه منصوب از طرف او
صفحه 269 از 369
( باشد و مسلمانان در نماز جمعه شرکت کنند. سایر مسائل مربوط به نماز جمعه را باید در کتب فقهی و حدیثی جستجو نمود.( 2
( جلد 89 و 90 . (صفحه 472 ،« بحار الانوار » -2 . جلد 44 ، صفحه 333 ،« بحارالانوار » -1 *****
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
شأن نزول
در مورد شأن نزول و داستان فرود آیه مورد بحث پارهاي آوردهاند که: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در روز جمعهاي در حال
به همراه شمار دیگري از بازرگانان با کالاي تجارتی، یکی پس از دیگري از شام رسیدند و « دِحْیَه کَلْبی » خواندن خطبه بود که
کالاهاي خویش را به فروش نهادند. مردمی که در حال نماز و شنیدن خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، به سوي کاروان
شتافتند و کار به جایی رسید که همه مردم مدینه براي خریدن کالاهاي مورد نیاز، نظیر گندم، آرد و دیگر کالاها شتافتند. در این
براي اعلام رسیدن کاروان تجارتی خویش و فراخوان مردم به سوي کالاهاي خود به نواختن طبل ویژهاي « دِحْیَه کلبی » میان
پرداخت و مردم بسیاري، از جمله نمازگزاران، جز شماري چند از آنها نماز و پیامبر صلی الله علیه و آله را رها کردند و به سوي
کالا شتافتند. در این هنگام بود که آیه مورد اشاره فرود آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر به خاطر این چند نفري که به
نماز دل بستند و نرفتند نبود، بیگمان بر این مردم از آسمان سنگ میبارید. و آن گاه به تلاوت آیه شریفه پرداخت.
تفسیر
منظور این است که: و آن گاه که تجارت و داد و ستد و یا سرگرمی با طبل و تنبور را بنگرند، به سوي آن میروند « مُجاهِد » به باور
و پراکنده میشوند. از امام صادق علیهالسلام آوردهاند که فرمود: منظور آیه این است که: و آن گاه که تجارت و یا سرگرمی
بنگرند به سوي آن توجه مییابند و میروند. وَ تَرَکُوكَ قائِماً و تو را اي پیامبر! در حالی که ایستاده و در حال خواندن خطبه هستی،
آورده است که: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله هماره ایستاده خطبههاي جمعه را (صفحه 473 ) میخواند؛ از « سَمُرَة » . رها میکنند
پرسیدند که آیا « ابن مسعود » این رو اگر کسی گفت که آن حضرت نشسته خطبه میخواند، او را دروغگو بدانید. و هنگامی که از
پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاده خطبه میخواند یا نشسته؟ گفت: آیا این آیه را نخواندهاید که میفرماید: وَ تَرَکُوكَ قائِماً … و تو
را در حال ایستاده رها میکنند و میروند … امّا پارهاي بر آنند که منظور آیه این است که: آنان تو را در حال نماز رها میکنند و
میروند … قُلْ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ هان اي پیامبر، بگو: اي مردم آنچه نزد خداست از سرگرمی و داد و ستد بهتر
است. منظور این است که پاداش و ثواب پر شکوهی که ذات پاك او براي نماز و شنیدن خطبههاي آن قرار داده و مقامی که براي
همراهی و همنشینی با پیامبر است، از هر سود و فایدهاي مادّي و دنیوي ماندگارتر و ارزشمندتر است. وَاللّهُ خَیْرُ الرّازِقِینَ. و خدا
بهترین روزي دهندگان است. بنابراین نماز جمعه و خطبههاي آن را رها نکنید و پیامبر صلی الله علیه و آله را ایستاده و در حال
( خواندن خطبه وانگذارید تا دنبال داد و ستد و تجارت بروید. (صفحه 474
332 . آیه (اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند)
اشاره
یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا تُلْهِکُمْ اَمْوالُکُمْ وَ لا اَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِروُنَ اي کسانی که ایمان
آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند و هر کس چنین کند، زیانکار است. ( 9 / منافقین)
صفحه 270 از 369
شرح آیه از تفسیر نمونه
زیانکاران) به خاطر آن است که حبّ دنیا چنان انسان را سرگرم میکند که سرمایههاي وجودي خویش را در ) « خاسِروُنَ » تعبیر به
راه لذات ناپایدار و گاهی اوهام و پندارها صرف میکند و با دست خالی از این دنیا میرود، در حالی که با داشتن سرمایههاي
بزرگ براي زندگی جاویدانش کاري نکرده است. از آنجا که یکی از عوامل مهم نفاق، حبّ دنیا و علاقه افراطی به اموال و
است، مؤمنان را از چنین علاقه افراطی بازمیدارد. درست است که « منافقین » فرزندان است، در این آیات که آخرین آیات سوره
اموال و اولاد از مواهب الهی هستند، ولی تا آنجا که از آنها در راه خدا و براي نیل به سعادت کمک گرفته شود، اما اگر علاقه
افراطی به آنها سدي در میان انسان و خدا ایجاد کند، بزرگترین بلا محسوب میشوند، یکی از عوامل انحراف منافقین نیز همین
ما ذِئْبانِ ضارِیانِ فی غَنَمٍ » : حبّ دنیا بود. در حدیثی از امام باقر این معنی به روشنترین وجهی ترسیم شده است، آنجا که میفرماید
لَیْسَ لَها راعٍ، هذا فی اَوَّلِها وَ هذا فی اخِرِها بِاَسْرَعَ فیها مِنْ حُبِّ الْمالِ وَ الشَّرَفِ فی دینِ الْمُؤْمِنِ: دو گرگ درنده در یک گله
بیچوپان که یکی در اول گله و دیگري در آخر آن باشد، آن قدر ضرر نمیزنند که مالپرستی و جاهطلبی به دین مؤمن ضرر
( جلد 2، باب حبّ الدنیا، حدیث 3. (صفحه 475 ،« اصول کافی » -1 ***** (1).« میرسانند
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
منظور این است که تو را سرگرم « اَلْهاكَ » آمده است؛ به همین جهت هنگامی که گفته میشود « سرگرم ساخت » اَلْهی: به مفهوم
ساخت. پارهاي یاد خدا را سپاسگزاري از بارگاه او تفسیر کردهاند و بر آنند که منظور سپاس او در نعمتها و گرفتاريها و
شکیبایی بر بلاها و خشنودي به خواست اوست؛ به همین جهت انسان باایمان نباید در خوشی و ناخوشی و رفاه و تنگدستی از یاد
آن نعمتبخش بیهمتا غافل گردد و هماره باید به یاد او باشد، چرا که احسان و نیکی او به بندگان نیز هماره است. وَ مَنْ یَفْعَلْ
ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ و آن کسانی که دستخوش غفلت شوند، آنان همان زیانکارانند، چرا که از پاداش پرشکوه و رحمت و
( آمرزش او در سراي آخرت محروم شدهاند و چه زیانی از این دردناكتر و رسواتر؟! (صفحه 476
333 . آیه (اموال و فرزندانتان، وسیله آزمایش شما هستند)
اشاره
یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اِنَّ مِنْ اَزْواجِکُمْ وَ اَوْلادِکُمْ عَدُوّا لَکُمْ فَاحْذَروُهُمْ وَ اِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِروُا فَأِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ اي کسانی که
ایمان آوردهاید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها برحذر باشید و اگر عفو کنید و صرفنظر نمایید و
ببخشید (خدا شما را میبخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است. ( 14 / تغابن)
شرح آیه از تفسیر نمونه
شأن نزول
منظور این است که وقتی بعضی از مردان میخواستند هجرت کنند، » : در روایتی از امام باقر میخوانیم که در مورد این آیه فرمود
پسر و همسرش دامن او را میگرفتند و میگفتند: تو را به خدا سوگند هجرت نکن، زیرا اگر بروي، ما بعد از تو بیسرپرست
خواهیم شد، بعضی میپذیرفتند و میماندند، آیه فوق نازل شد و آنها را از قبول این گونه پیشنهادها و اطاعت فرزندان و زنان در
صفحه 271 از 369
این زمینهها برحذر داشت، اما بعضی دیگر اعتنا نمیکردند و میرفتند ولی به خانواده خود میگفتند: به خدا اگر با ما هجرت نکنید
و بعدا در (دار الهجرة) مدینه نزد ما بیایید، ما مطلقا به شما اعتنا نخواهیم کرد ولی به آنها دستور داده شد که هروقت خانوادهشان به
بدون .« ناظر به همین معنی است « وَ اِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِروُا فَاِنَ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ » آنها پیوستند، گذشته را فراموش کنند و جمله
تبعیضیه به همین معنی اشاره میکند که تنها بعضی « مِنْ » شک نه همه فرزندان چنین هستند و نه همه همسران و لذا در آیه با تعبیر
از آنها چنین هستند، مراقب آنها باشید. البته این دشمنی گاه در لباس دوستی است و به گمان خدمت است و گاه به راستی با نیت
سوء و قصد عداوت انجام میگیرد و یا به قصد منافع خویشتن. مهم این است که وقتی انسان بر سر دو راهی قرار میگیرد که راهی
به سوي خدا میرود و راهی (صفحه 477 ) به سوي زن و فرزند و این دو احیانا از هم جدا شدهاند، نباید در تصمیمگیري تردید به
خود راه دهد و رضاي حق را بر همه چیز مقدم بشمارد، زیرا نجات دنیا و آخرت در آن است. ولی از آنجا که ممکن است این
دستور، بهانهاي براي خشونت و انتقامجویی و افراط از ناحیه پدران و همسران گردد، بلافاصله در ذیل آیه براي تعدیل آنها
بنابراین اگر آنها .« و اگر عفو کنید و صرفنظر نمایید و ببخشید، خداوند نیز شما را مشمول عفو و رحمتش قرار میدهد » : میفرماید
از کار خود پشیمان شدند و در مقام عذرخواهی برآمدند و یا بعد از هجرت به شما پیوستند، آنها را از خود نرانید، عفو و گذشت
چیست، با توجه به « غفران » و « صفح » و « عفو » پیشه کنید، همانطور که انتظار دارید خدا هم با شما چنین کند. در این که فرق میان
« صرف نظر کردن از مجازات » به معنی « عفو » مفهوم لغوي آنها روشن میشود که سلسله مراتب بخشش گناه را بیان میکند، زیرا
است. « پوشاندن گناه و به فراموشی سپردن آن » به معنی « غفران » و « ترك هر گونه سرزنش » مرتبه بالاتري است یعنی « صفح » است و
به این ترتیب افراد باایمان در عین قاطعیت در حفظ اصول اعتقادي خویش و عدم تسلیم در مقابل زن و فرزندانی که آنها را به راه
خطا دعوت میکنند، باید تا آنجا که میتوانند در تمام مراحل از محبت و عفو و گذشت دریغ ندارند که همه اینها وسیلهاي است
براي تربیت و بازگرداندن آنان به خط اطاعت خدا.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
شأن نزول
در شأن نزول و داستان فرود آیه مورد بحث، برخی از مفسران و محدثان آوردهاند که: این آیه درباره مردمی فرود آمد که خود
پس از اندیشه در آیات قرآن و پیام خدا، بر آن بودند تا از قلمرو استبداد و انحصار به سوي مدینه دست به هجرت زنند، امّا
همسران و فرزندان آنان به دلایل رنگارنگی آنان را از هجرت هشدار داده و به ماندن در مکه و تحمل ستم و استبداد حاکم بر آن
1. نورُ الثَّقَلَیْن، ج 2، ص ***** ( ترغیب مینمودند؛ آري، آن گاه بود که این آیه بر قلب مصفاي پیامبر مهر و عدالت فرود آمد.( 1
( 342 ؛ تفسیر قُمّی، ج 2، با تفاوت در واژهها. (صفحه 478
تفسیر
تبعیض به کار « مِنْ » از آیه چنین دریافت میگردد که پارهاي از همسران و فرزندان این گونهاند، نه همه آنان و به همین دلیل هم
رفته است. امّا این که چرا پارهاي از آنان دشمن هستند، دیدگاهها متفاوت است: 1 به باور پارهاي بدان دلیل که برخی از همسران و
فرزندان انسان، آرزوي مرگ او را میکنند تا ثروت او را به ارث برند؛ و روشن است که هیچ دشمنی براي انسان بدتر از آن کسی
نیست که آرزوي مرگ او را برد تا ثروتش را بخورد. 2 امّا به باور پارهاي دیگر، برخی از همسران و فرزندان به منظور سودجویی
شخصی، پدر را وسوسه میکنند تا دست به گناه و ستم زند و در جهت هواهاي آنان مقررات خدا را پایمال سازد؛ و روشن است
صفحه 272 از 369
که دشمنی براي انسان بدتر از آن کسی نیست که در جهت هواها و منافع خویش او را به گناه و بیداد سوق دهد. در ادامه آیه
میافزاید: وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا و اگر شما مردم باایمان گذشت کنید و از کیفر لغزشهاي آنان بگذرید و نادیده بگیرید و
ببخشایید، خدا نیز از لغزشهاي شما میگذرد … هنگامی که پارهاي از این توحیدگرایان و کمالطلبان با وجود مخالفت همسر و
فرزندانشان دست به هجرت میزدند و میرفتند و آن گاه میدیدند که سبقتگرفتگان به ایمان و هجرت در خودسازي و پالایش
جان و آراستگی روح به دانش و بینش، از آنان پیش افتادهاند، تصمیم میگرفتند که وقتی به زن و فرزندان خود رسیدند، آنان را به
خاطر مانعتراشی در راه هجرت که باعث عقب ماندگی پدرشان شده است کیفر کنند و یا دیگر به آنان روي خوش نشان ندهند که
این آیه به آنان هشدار داد که: نه، هرگز، بلکه مرد گذشت و کرامت باشید تا خدا هم از لغزشهاي شما بگذرد و بدانید که خدا
بر این باور است که: پیام آیه شریفه همگانی و جهان شمول است و « جُبّائیّ » بسیار آمرزنده و مهربان است. فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
روشنگري میکند که: اگر کسی بر شما ستمی روا داشت و شما از او به جا و خردمندانه (صفحه 479 ) گذشتید و او را بخشیدید،
خدا هم از لغزشهاي شما میگذرد.
334 . آیه
اشاره
اِنَّما اَمْوالُکُمْ وَ اَوْلادُکُمْ فِتْنَۀٌ وَ اللّهُ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش شما هستند و اجر و پاداش عظیم نزد خدا است.
15 / تغابن) )
شرح آیه از تفسیر نمونه
از همسران و فرزندان نسبت به انسان بود که او را از راه اطاعت خدا منحرف ساخته و « بعضی » در آیه گذشته تنها سخن از عداوت
فرزندان و اموال است که وسیله آزمایش انسان هستند. در واقع « همه » به گناه و گاهی به کفر میکشانند ولی در اینجا سخن از
خداوند براي تربیت انسان، دائما او را در کورههاي داغ امتحان قرار میدهد و با امور مختلفی او را میآزماید، اما این دو (اموال و
فرزندان) مهمترین وسایل امتحان او را تشکیل میدهند، چرا که جاذبه اموال از یک سو و عشق و علاقه به فرزندان از سوي دیگر،
چنان کشش نیرومندي در انسان ایجاد میکند که در مواردي که رضاي خدا از رضاي آنها جدا میشود، انسان سخت در فشار قرار
که معمولًا براي حصر آورده میشود، نشان میدهد که این دو موضوع بیش از هر چیز دیگر، وسیله امتحان « اِنَّما » میگیرد. تعبیر به
است.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
جز این نیست که ثروتها و فرزندان شما وسیلهاي براي آزمون و امتحان هستند و باعث گرفتاري و سرگرمی و بازماندن از کار
آخرت و ساختن آباد آن سرا؛ درست به همین دلیل است که بسیاري به وسیله ثروتها و فرزندان خویش، از انجام وظایف ملی و
در آیه به مفهوم آزمون و « فِتْنَۀ » دینی و انسانی بازمانده و به گناه و ستم در غلتیده و در آزمون زندگی مردود میشوند. واژه
آزمایش است و بر این باور منظور این است که: هیچ کس نگوید که بارخدایا، من از آزمون و امتحان به تو پناه میبرم، چرا که
همه انسانها به نوعی داراي وسیله آزمون هستند، بلکه در دعاها بگوید: بارخدایا، (صفحه 480 ) از آزمونهاي گمراهگرانه به تو
پناه میبرم. پارهاي از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله آوردهاند که: آن حضرت روزي بر فراز منبر بود و مردم را پند و اندرز میداد
صفحه 273 از 369
که دو نور دیدهاش، حسن و حسین که درود خدا بر آنان باد، در حالی که جامههایی گلرنگ و زیبا بر تن داشتند و به خاطر
خردسالی میافتادند و برمیخاستند وارد مسجد شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله با دیدن آن منظره، بیدرنگ از منبر فرود آمد و
آن دو را در آغوش کشید و دگرباره بر منبر رفت و در حالی که آنان را بر دامان نشانده بود، فرمود: راستی که خداي فرزانه چه
جز این نیست که داراییها و فرزندان شما وسیله آزمونی براي شمایند؛ آن گاه ؛« اِنَّما اَمْوالُکُمْ وَ اَوْلادُکُمْ فِتْنَۀٌ » : زیبا فرموده است که
افزود: هنگامی که از فراز منبر دیدهام به این دو کودك ارجمند روشن شد که راه میروند و میلغزند، گویی نتوانستم شکیبایی
( کنم تا گفتارم به پایان رسد، به همین جهت سخن را وا نهادم و به سوي آنان فرود آمدم و آن گاه به ادامه گفتارم پرداختم (… 1
وَ اللّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ و خداست که پاداشی پرشکوه نزد اوست. آري، پاداش پرشکوه که بهشت پر طراوت و زیباست، نزد اوست،
بنابراین براي خوشایند زن و فرزند و یا به وسوسه آنان مقررات خدا را زیر پا نگذارید و آنان را به جاي بهشت پر نعمت و خشنودي
خدا بر نگزینید. ***** 1. در مورد مهر وصف ناپذیر پیامبر به آن دو انسان والا از جمله به صَ حیح مُسْلِم، ج 4، ص 1883 ؛ بابُ
( فَضائِلِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ، ح 58 بنگرید. (صفحه 481
335 . آیه (خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهید)
اشاره
یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا قُوا اَنْفُسَ کُمْ وَ اَهْلیکُمْ نارا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَ ۀٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما اَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما
یُؤْمَروُنَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگاه دارید، آتشی
که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز مخالفت فرمان خدا نمیکنند و دستورات او را دقیقا اجرا
مینمایند. ( 6 / تحریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
نگهداري خویشتن به ترك معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است و نگهداري خانواده به تعلیم و تربیت و امر به
معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاك و خالی از هر گونه آلودگی در فضاي خانه و خانواده است. این برنامهاي است
که باید از نخستین سنگ بناي خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد و در تمام مراحل با
برنامهریزي صحیح و با نهایت دقت، تعقیب شود. به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها
حاصل نمیشود، مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است. قابل توجه این که تعبیر به
نگاه دارید) اشاره به این است که اگر آنها را به حال خود رها کنید، خواهناخواه به سوي آتش دوزخ پیش میروند، شما ) « قُوا »
است (نه « هیزم » یعنی ماده قابل اشتعال مانند « آتشگیره » به معنی « وَقُود » . هستید که باید آنها را از سقوط در آتش دوزخ حفظ کنید
میگویند). به این ترتیب آتش دوزخ مانند آتشهاي این جهان « زِناد » چرا که اعراب آن را ،« کبریت » مانند « آتشزنه » به معنی
نیست، شعلههاي آن از درون وجود خود انسانها زبانه میکشد و از درون سنگها. روشن است هر مأموري براي کاري گمارده
شود، باید روحیاتی متناسب آن داشته باشد و مأموران عذاب طبعا باید خشن باشند، چرا که جهنم کانون رحمت نیست، کانون
خشم و غضب الهی است، اما در عین حال این مأموران هرگز از مرز عدالت خارج نمیشوند و فرمان خدا را (صفحه 482 ) بیکم و
کاست اجرا میکنند.
صفحه 274 از 369
تعلیم و تربیت خانواده
دستور امر به معروف و نهی از منکر، یک دستور عام است که همه مسلمین نسبت به یکدیگر دارند، ولی از آیات فوق و روایاتی
که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامی وارد شده است، به خوبی استفاده میشود که انسان در مقابل همسر و فرزند
خویش مسؤولیت سنگینتري دارد و موظف است تا آنجا که میتواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به
نیکیها دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. در حقیقت اجتماع بزرگ از واحدهاي کوچکی تشکیل
نام دارد و هرگاه این واحدهاي کوچک که رسیدگی به آنها آسانتر است، اصلاح گردد، کل جامعه نیز « خانواده » میشود که
اصلاح میشود و این مسؤولیت در درجه اول بر عهده پدران و مادران است. مخصوصا در عصر ما که امواج کوبنده فساد در بیرون
خانوادهها بسیار قوي و خطرناك است، براي خنثی کردن آنها از طریق تعلیم و تربیت خانوادگی باید برنامهریزي اساسیتر و
دقیقتري انجام گیرد. نه تنها آتشهاي قیامت، بلکه آتشهاي دنیا نیز از درون وجود انسانها سرچشمه میگیرد و هر کس موظف
است خانواده خود را از این آتشها حفظ کند. در حدیثی میخوانیم: هنگامی که آیه فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر صلی الله
تَأْمُرُهُمْ بِما اَمَرَ اللّهُ وَ » : حضرت صلی الله علیه و آله فرمود ؟« چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنم » : علیه و آله سؤال کرد
تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، اِنْ اَطاعُوكَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ وَ اِنْ عَصَوْكَ کُنْتَ قَدْ قَ َ ض یْتَ ما عَلَیْکَ: آنها را امربهمعروف و نهی از منکر
-1 ***** (1).« میکنی، اگر از تو پذیرفتند، آنها را از آتش دوزخ حفظ کردهاي و اگر نپذیرفتند، وظیفه خود را انجام دادهاي
( جلد 5، صفحه 372 . (صفحه 483 ،« نور الثقلین »
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
به مفهوم نگاه داشتن آمده و در اینجا در قالب فعل امر میباشد و منظور این است که: خود را از آتش دوزخ نگاه « قِ» قُوا: از ریشه
گفته میشود، آمده است. « هیزم » ویا « سوخت » که به آن ،« آتشگیره » دارید. وَقُود: به مفهوم
مسئولیتهاي چندگانه انسان در زندگی
با این بیان، بر هر انسان توحیدگرا و با ایمانی در درجه نخست الزام است که با شکیبایی در اطاعت و فرمانبرداري از خدا و دوري
گزیدن خردمندانه و سنجیده از گناه و نافرمانی او و پیروي از هواهاي دل، خود را از آتش دوزخ و نگون ساري در آن حفظ کند و
نجات دهد و در کنار این مسئولیتِ بزرگ خودسازي و خود شکوفایی، به خانه و خانواده و نزدیکان خود بیندیشد و آنان را نیز در
پرتو اخلاص و خیرخواهی و آموزش مفاهیم و مقررات خدا و رهنمود و هشدار و تشویق و ترغیب به سبک و سیره انسانی و دینی
هدایت و از آتش گناه و زشتی و ستم نگاه دارد.( 1) در ادامه آیه در وصف آن آتش شعلهور و سهمگین میافزاید: عَلَیْها مَلائِکَۀٌ
غِلاظٌ شِدادٌ آن آتش شعلهوري که شما را از در غلتیدن به آن هشدار دادیم، آتشی است که هیزم آن مردم اصلاحناپذیر و ستمکار
و سنگها هستند و فرشتگانی بر آن گمارده شدهاند که پر خشم و سختگیر و سختدل و بسیار پرتوان و نیرومندند و بر دوزخیان
مهر و رحمتی نخواهند داشت. گفتنی است که منظور از این آتش دهشتناك، آتش شعلهور دوزخ و نگهبانان آن میباشند. لا
یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ آن مأموران و گماردگانی که هرگز خدا را در آنچه به آنان دستور داده است، *****
1. تفسیر قُمّی، ج 2، ص 377 . (صفحه 484 ) نافرمانی نمیکنند و بیدرنگ و با قدرت و قوت انجام میدهند و راه گریزي
نمیگزارند. از این فراز چنین دریافت میگردد که این فرشتههاي عذاب نیز از کارهاي ناروا پاك و پاکیزه و در انجام فرمان خدا
صفحه 275 از 369
میگوید: منظور آیه این است که این فرشتهها در دنیا فرمان خدا را به جان میخرند و « جُبّائیّ » . جدّي هستند و معصوم و پاکند
نافرمانی او نمیکنند، نه در سراي آخرت، چرا که این جهان جاي عمل شایسته است و نه جهان دیگر؛ و میدانیم که آنجا سراي
پاداش و کیفر است. نکته دیگر این که آنها در سراي آخرت نگهبانی دوزخ را به فرمان خدا به عهده گرفته و به ستمکاران کیفر
کارشان را میچشانند و در این کار از این که فرمان خدا را میبرند شاد و شادمان هستند و لذت میبرند؛ درست همان گونه که
انسانهاي باایمان در بهشت پرطراوت از نعمتهاي آن لذت میبرند و از خدا خشنودند. پس از هشدار به انسان، اینک شرایط
تکان دهنده کفرگرایان و اصلاح ناپذیران را در آستانه دوزخ و یا میان شعلههاي سهمگین آتش به تابلو میبرد و میفرماید: یا أَیُّهَا
( الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ (صفحه 485
336 . آیه (ضرورت خوب شنیدن و خوب فکر کردن)
اشاره
وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ اَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی اَصْحابِ السَّعیرِ و میگویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم، یا تعقل میکردیم، جزء دوزخیان
نبودیم. ( 10 /ملک) فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقا لَاِصْحابِ السَّعیرِ این جا است که به گناه خود اعتراف میکنند، دور باشند دوزخیان از
رحمت خدا. ( 11 /ملک)
شرح آیه از تفسیر نمونه
در این آیات ضمن بیان سرنوشت وحشتناك دوزخیان، انگشت روي علت اصلی بدبختی آنها گذارده شده است، میگوید: از یک
سو خداوند گوش شنوا و عقل و هوش داده و از سوي دیگر پیامبرانش را با دلایل روشن فرستاده، اگر این دو با هم ضمیمه شوند،
سعادت انسان تأمین است. ولی هنگامی که انسان گوش دارد اما با آن نمیشنود، چشم دارد و نمیبیند و عقل دارد و نمیاندیشد،
اگر تمام پیامبران الهی و کتب آسمانی به سراغ او آیند، اثري ندارد. در روایتی آمده است که جمعی در محضر پیغمبر اکرم صلی
؟« کَیْفَ عَقْلُ الرَّجُلِ؟ عقل او چگونه است » : الله علیه و آله مدح و ستایش از مسلمانانی کردند، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود
مصیبتی که از ناحیه حماقت احمق حاصل میشود، بدتر است از فجور فاجران و گناه بدکاران، خداوند » : سپس در ادامه فرمود
بر ) « سُحْق » (1).« فرداي قیامت مقام بندگان را به مقدار عقل و خرد آنها بالا میبرد و بر این اساس به قُرب خداوند نایل میگردند
است، « دوري از رحمت خدا » است و به لباس کهنه نیز گفته میشود ولی در اینجا به معنی « ساییدن و نرم کردن » وزن قفل) به معنی
مفهومش این است که دوزخیان از رحمت خدا دور باشند و از آنجا که نفرین خداوند توأم با « فَسُحْقا لَاِصْحابِ السَّعیر » بنابراین
جلد 10 ، صفحه 324 . (صفحه 486 ) این جمله دلیل بر این است که این گروه به ،« مجمعالبیان » - تحقق خارجی است، ***** 1
کلی از رحمت خدا دورند. این نخستین بار نیست که قرآن مجید به ارزش فوقالعاده عقل و خرد اشاره میکند و گناه عمده
دوزخیان و عامل اصلی بدبختی آنها را، از کار انداختن این نیروي الهی میشمرد، بلکه هر کس با قرآن آشنا باشد، میداند که در
مناسبتهاي مختلف اهمیت این موضوع را آشکار ساخته است و علیرغم دروغ پردازيهاي کسانی که مذهب را وسیله تخدیر
مغزها و نادیده گرفتن فرمان عقل و خرد میشمرند، اسلام اساس خداشناسی و سعادت و نجات را بر عقل و خرد مینهد و روي
و اندیشمندان و دانشمندان است. در منابع اسلامی روایات بسیار زیادي در این « اولوا الابصار » و « اولوا الالباب » سخنش در همهجا با
که از معتبرترین منابع حدیث ماست، نیز روایات زیادي مطرح شده است که به ذکر دو « کافی » زمینه وارد شده است. در کتاب
من مأمورم که تو را میان یکی از این » : مورد از آنها اکتفا مینماییم: در حدیثی از علی آمده است: جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت
صفحه 276 از 369
و « حیا » ،« عقل »» : جبرئیل در پاسخ گفت ؟« آنها چیست » : آدم گفت .« سه موهبت مخیّر کنم تا یکی را برگزینی و بقیه را رها کنی
ما » : گفتند .« او را رها کنید و به دنبال کار خود بروید » : گفت « دین » و « حیا » جبرئیل به ،« را برگزیدم « عقل » من » : آدم گفت .«« دین »
سپس به ،« حال که چنین است به مأموریت خود عمل کنید » : جبرئیل گفت .« مأموریم همه جا با عقل باشیم و از آن جدا نشویم
آسمان صعود کرد.( 1) این لطیفترین تعبیري است که ممکن است درباره عقل و خرد و نسبت آن با حیا و دین گفته شود. چرا که
اگر عقل از دین جدا گردد، با اندك چیزي بر باد میرود، یا به انحراف کشیده میشود و اما حیا که مانع انسان از ارتکاب زشتیها
و گناهان است، آن نیز ثمره شجره معرفت و عقل و خرد است. این نشان میدهد که آدم، سهم قابل ملاحظهاي از عقل داشت که به
، جلد 5 ،« نور الثقلین » - هنگام مخیّر شدن در میان این سه چیز، مرحله بالاتر عقل را برگزید و در سایه آن هم دین را ***** 1
مَنْ کانَ عاقِلًا کانَ لَهُ دینٌ، وَ مَنْ » : صفحه 382 . (صفحه 487 ) تصاحب کرد و هم حیا را. در حدیث دیگري از امام صادق میخوانیم
بنابراین بهشت جاي ) « کانَ لَهُ دینٌ دَخَلَ الْجَنَّۀَ: کسی که عاقل باشد، دین دارد و کسی که دین داشته باشد، داخل بهشت میشود
است، نه شیطنتهاي شیاطین که در سیاستمداران جبّار و ظالم جهان « معرفت راستین » عاقلان است).( 1) البتّه عقل در اینجا به معنی
(2).« شَبیهَۀٌ بِالْعَقْلِ، وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ: شبیه عقل است، ولی عقل نیست » : دیده میشود که به گفته امام صادق
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
راز سقوط در آتش دوزخ نادیده گرفتن مبانی عقلی است
از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله آوردهاند که فرمود: اِنَّ الرَّجُلَ لَیَکُونَ مِنْ اَهْلِ الْجِهادِ وَ مِنْ اَهْلِ الصَّلاةِ وَ الصِّیامِ وَ مِمَّنْ یَأْمُرُ
بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ ما یُجْزي یَوْمَ الْقِیامَۀِ اِلاّ عَلی قَدْرِ عَقْلِه.( 3) کسانی هستند که در زندگی دنیا به جهاد و دفاع برخاسته
و نماز و روزه را ارج نهاده و به انجام رساندهاند و نیز به ارزشها و والاییها و قانونگرایی و عدالت فراخوانده و از قانون گریزي و
گناه هشدار دادهاند، امّا در روز رستاخیز بر همه این کارهایشان به اندازه خردمندي و خردورزیشان در زندگی، پاداش داده
آورده است که: گروهی در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله از « انس بن مالک » میشوند و نه به اندازه انجام کارهایشان. و نیز
مردي به خوبی یاد کردند و او را به شایسته کرداري وصف نمودند، امّا آن حضرت به جاي پرسش از کارهاي شایسته او، فرمود:
خرد آن بنده خدا چگونه است؟ کَیْفَ عَقْلُ الرَّجُلِ؟ آنان گفتند: اي پیامبر خدا! ما از عبادت و تلاش او در انجام کارهاي شایسته
سخن میگوییم، امّا شما از عقل و خرد او میپرسید! چرا؟ قالُوا: یا رَسُولَ اللّهِ! نُخْبِرُكَ عَنْ اِجْتِهادِه فِی الْعِبادَةِ وَ اَصْ نافِ الْخَیْرِ وَ
1. نور الثقلین، ج 5، ص 381 . (صفحه 488 ) آن حضرت فرمود: ***** . جلد 5، صفحه 382 ،« نور الثقلین » - تَسْأَلُنا عَنْ عَقْلِه؟ 1 و 2
لاحْمَقَ یُصیبُ بِحُمْقِه اَعْظَمُ مِنْ فُجُورِ الْفاجِرِ. رنج و مصیبتی که به دلیل سبک مغزي و کمخردي حکومتها و تاریکاندیشی 􀁴 اِنَّ ا
جامعهها دامانگیر آنان میگردد، بسیار بدتر و سهمگینتر از فسق و فجور بدکاران و گناهکاران است و آنان را به رنج و انحطاط
میکشد! آن گاه افزود: وَ اِنَّما یَرْتَفِعُ الْعِبادُ غَدا فِی الدَّرَجاتِ وَ یَنالُونَ الزُّلْفی مِنْ رَبِّهِمْ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمْ.( 1) و بر این اساس است که
خداي فرزانه در روز رستاخیز مقام بندگان خود را بر اساس چگونگی خردمندي و خردورزي آنان اوج میبخشد و آنان با این
ملاك و معیار به مقام قرب نایل میآیند، نه بر اساس انجام نماز و یا گرفتن روزه یا انفاق و دیگر کارها: سُحْق: به مفهوم دور شدن
خدا، آنان را از مهر و رحمت خویش سخت « اَسْحَقَهُمُ اللّهُ اِسْحاقا وَ سُحْقا » : آمده و در آیه شریفه تقدیري دارد که این گونه است
بر گرفته شده و « مَعْرِفَت » از « اِعْتِراف » است. و واژه « ثَبات » آمده که به مفهوم « قَرارا » ،« یَقِرُّ » ،« قَرَّ » از ریشه « اِقْرار » دور داشت. واژه
آمد، نشانگر تفاوت و « ذُنُوب » است، که نه به صورت تثنیه بسته میشود و نه جمع؛ و هنگامی که به صورت « مصدر » واژه ذَنْب
اختلاف در جنس گناهان است و نه شمار آن ها. اینجاست که دوزخیان تیرهبخت به گناه خویش اعتراف میکنند، امّا این اقرار و
صفحه 277 از 369
اعتراف، دیگر سودي برایشان نخواهد داشت. فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ پس بر این دوزخیان و اهل آتش شعلهور، دوري از رحمت و
مهر خدا باد. این فراز از آیه در حقیقت نفرینی است بر آنان و منظور این است که: اینک که چنین است خدا آنان را از مهر و
( رحمت خود دور سازد و به عذاب دوزخ گرفتارشان کند. ***** 1. تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 378 . (صفحه 489
( مصاحبه با دوزخیان( 1
از آیاتی که گذشت قرآن شریف، مصاحبه کوتاه، امّا تکان دهنده و درسآموزي را از دوزخیان به تابلو میبرد و روشنگري میکند
که آنان چگونه پس از ورود به آتش شعلهور دوزخ، از سوي فرشتگان و نگهبانان آتش مورد پرسش قرار میگیرند و در پاسخ
آنان، به راز سقوط خویش در دوزخ انگشت میگذارند و به صراحت اعتراف و اقرار میکنند که مهمترین راز نگونساري و سقوط
آنان به آتش شعلهور دوزخ، آن بود که در زندگی دنیا خرد خویش را به کار نینداخته و خردمندانه و خردورزانه زندگی نکردهاند!
و آن گاه با حسرت و افسوسی جانکاه آه میکشند که: اگر ما نیز در زندگی خویش گوش شنوا و چشم بینا و اندیشه پویا و
خردِکوشا و دل حقپذیر داشتیم و میاندیشیدیم و خردمندانه زندگی میکردیم، اینک از دوزخیان تیره بخت نبودیم. وَ قالُوا لَوْ کُنّا
1. مترجم: منظور از مترجم در زیرنویسهاي کل این کتاب دانشمند فرزانه ***** ( نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ( 2
جناب حجۀ الاسلام علی کرمی میباشند که ترجمه آیات، تحقیق و نگارش ترجمه تفسیر مجمعالبیان را به انجام رساندهاند. 2. آیه
( 10 . (صفحه 490
337 . آیه (اگر میخواهید خانواده سبز داشته باشید گناه نکنید)
اشاره
فَقُلْتُ اسْتَغْفِروُا رَبَّکُمْ اِنَّهُ کانَ غَفّارا به آنها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است. ( 10 / نوح) یُرْسِلِ
السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارا تا بارانهاي پر برکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد. ( 11 / نوح) وَ یُمْدِدْکُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ
جَنّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ اَنْهارا و شما را با اموال و فرزندان فراوان امداد کند و باغهاي سرسبز و نهرهاي جاري در اختیارتان قرار دهد.
12 / نوح) )
شرح آیه از تفسیر نمونه
نوح در ادامه بیانات مؤثر خود براي هدایت قوم لجوج و سرکش خود این بار روي بشارت و تشویق تکیه میکند و به آنها وعده
مؤکد میدهد که اگر از شرك و گناه توبه کنند، خدا درهاي رحمت خویش را از هر سو به روي آنها میگشاید. میگوید:
یعنی آن قدر باران میبارد که گویی آسمان دارد نازل میشود، اما چون باران رحمت است نه ویرانی « آسمان را بر شما میفرستد »
میآورد و نه آسیبی میرساند، بلکه در همه جا مایه خرّمی و سرسبزي و طراوت است. خلاصه هم باران رحمت معنوي و هم باران
پربرکت مادي او شما را فرا میگیرد. به این ترتیب یک نعمت بزرگ معنوي و پنج نعمت بزرگ مادي را به آنها وعده داده؛ نعمت
بزرگ معنوي، بخشودگی گناهان و پاك شدن از آلودگی کفر و عصیان است، اما نعمتهاي مادي، ریزش بارانهاي مفید و به
موقع و پربرکت، فزونی اموال، فزونی فرزندان (سرمایههاي انسانی)، باغهاي پربرکت و نهرهاي آب جاري. آري ایمان و تقوا طبق
گواهی قرآن مجید هم موجب آبادي دنیا و هم آخرت است. در بعضی از روایات آمده است که وقتی این قوم لجوج از قبول
دعوت نوح سر باز زدند، خشکسالی و قحطی آنها را فراگرفت و بسیاري از اموال و فرزندانشان هلاك شدند، زنان عقیم گشتند و
صفحه 278 از 369
کمتر بچه میآوردند، نوح به آنها گفت: اگر ایمان بیاورید، همه این مصائب و بلاها (صفحه 491 ) از شما دفع خواهد شد، ولی
آنها اعتنایی به او نکردند و همچنان سرسختی نشان دادند تا عذاب نهایی فرا رسید و همه را درو کرد. از آیات مختلف قرآن از
جمله آیات فوق، این نکته به خوبی استفاده میشود که ایمان و عدالت مایه آبادي جامعهها و کفر و ظلم و گناه مایه ویرانی است.
لارْضِ: اگر اهل شهرها و آباديها 􀁴 وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُري امَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّمآءِ وَ ا » : در آیه 96 اَعراف میخوانیم
ظَهَرَ » : و در آیه 41 سوره روم میخوانیم « ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، درهاي برکات آسمان و زمین را به روي آنها میگشاییم
و در آیه 30 سوره شوري آمده .« الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَ بَتْ اَیْدِي النّاسِ: فساد در خشکی و دریا بر اثر اعمال مردم ظاهر شد
تنها یک رابطه « رابطه » این .« وَ ما اَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَۀٍ فَبِما کَسَبَتْ اَیْدیکُمْ: هر مصیبتی به شما میرسد، به خاطر اعمال شماست » : است
معنوي نیست، بلکه علاوه بر رابطه معنوي که آثارش را به خوبی میبینیم، رابطه مادي روشنی نیز در این زمینه وجود دارد. کفر و
بیایمانی، منشأ عدم احساس مسؤولیت، قانون شکنی و فراموش کردن ارزشهاي اخلاقی است و این امور سبب از میان رفتن
وحدت جامعهها، متزلزل شدن پایههاي اعتماد و اطمینان، هدر رفتن نیروهاي انسانی و اقتصادي و به هم خوردن تعادل اجتماعی
است. بدیهی است که جامعهاي که این امور بر آن حاکم گردد، به سرعت عقبنشینی کرده و راه سقوط و نابودي را در پیش
میگیرد. و اگر میبینیم جوامعی هستند که با وجود عدم ایمان و تقوا از پیشرفت نسبی وضع مادي برخوردارند، آن را نیز باید
مرهون رعایت نسبی بعضی از اصول اخلاقی بدانیم که میراث انبیاي پیشین و نتیجه زحمات رهبران الهی و علماء در طول
قرنهاست. علاوه بر آیات فوق در روایات اسلامی نیز روي این معنی زیاد تکیه شده است که استغفار و ترك گناه سبب فزونی
اَکْثِرِ الاِْسْتِغْفارَ تَجْلِبِ الرِّزْقَ: زیاد » ( روزي و بهبودي زندگی میشود، از جمله: در حدیثی از علی آمده که فرمود: (صفحه 492
1) در حقیقت مجازات بسیاري از گناهان، محرومیتهایی در این جهان است و ).« استغفار کن تا روزي را به سوي خود جلب کنی
هنگامی که انسان از آن توبه کند و راه پاکی و تقوا را پیش گیرد، خداوند این مجازات را از او برطرف میسازد. این حقیقت در
میگوید: نزد حسن « ربیع بن صبیح » بسیاري دیگر از آیات قرآن نیز دیده میشود. جالب این که در روایات اسلامی میخوانیم که
دیگري آمد از فقر ،« استغفار کن » : بصري بودم، مردي از در وارد شد و از خشکسالی آبادیش شکایت کرد. حسن به او گفت
سومی آمد و به او گفت: دعا کن که خداوند پسري به من بدهد، به او نیز گفت: ،« استغفار کن » : شکایت کرد، به او نیز گفت
هر کس نزد تو میآید و مشکلی دارد و تقاضاي نعمتی، به او همین » : ربیع میگوید: (من تعجب کردم و) به او گفتم .« استغفار کن »
آن چه را گفتم، از » : وي در جواب من گفت .« دستور را میدهی و به همه میگویی استغفار کنید و از خدا طلب آمرزش نمایید
سپس آیات سوره نوح را که ،« پیش خود نگفتم، من این مطلب را از کلام خدا که از پیامبرش نوح حکایت میکند، استفاده کردم
در بالا ذکر شد، تلاوت کرد.( 2) آنها که عادت دارند از این مسایل آسان بگذرند، فورا یک نوع ارتباط و پیوند معنوي ناشناخته در
میان این امور قائل میشوند و از هر گونه تحلیل بیشتر خود را راحت میکنند. ولی اگر بیشتر دقت کنیم، در میان این امور پیوندهاي
نزدیکی مییابیم، که توجه به آنها مسایل مادي و معنوي را در متن جامعه همچون تار و پود پارچه به هم میآمیزد و یا همانند ریشه
و ساقه درخت با گل و میوه آن ربط میدهد. کدام جامعه است که روح تعاون و همکاري را از دست دهد و جنگ و نزاع و
خونریزي را جانشین آن سازد و زمینهاي خرّم و سرسبز و وضع اقتصادي مرفّهی داشته باشد. کدام جامعه است که مردمش آلوده
. جلد 10 ، صفحه 361 ،« مجمعالبیان » .2 . جلد 5، صفحه 424 ،« نور الثقلین » . انواع هوسها باشند و در عین حال نیرومند و ***** 1
(صفحه 493 ) پابرجا در مقابل دشمنان ایستادگی کنند. با صراحت باید گفت: هیچ مسأله اخلاقی نیست مگر این که اثر مفید و
سازندهاي در زندگی مادي مردم دارد و هیچ اعتقاد و ایمان صحیحی پیدا نمیشود مگر این که در ساختن یک جامعهاي آباد و
آزاد و مستقل و نیرومند سهم به سزایی دارد. آنها که مسایل اخلاقی و ایمان مذهبی و توحید را از مسایل مادي جدا میکنند، نه
مسایل معنوي را درست شناختهاند و نه مسایل مادي را. اگر دین به صورت یک سلسله تشریفات و آداب ظاهري خالی از محتوا در
صفحه 279 از 369
میان مردم باشد، بدیهی است تأثیري در نظام مادي اجتماع نخواهد داشت، اما آن گاه که اعتقادات معنوي و روحانی آن چنان در
اعماق روح انسان نفوذ کند که آثارش در دست و پا و چشم و گوش و زبان و تمام ذرات وجودش ظاهر گردد، آثار سازنده این
اعتقادات در جامعه بر هیچکس مخفی نخواهد ماند. ممکن است ما بعضی از مراحل پیوند استغفار را با نزول برکات مادي نتوانیم
درست درك کنیم ولی بدون شک قسمت بیشتري از آن براي ما قابل درك است. در انقلاب اسلامی کشور ما ایران در این عصر
و زمان به خوبی مشاهده کردیم که اعتقادات اسلامی و نیروي اخلاق و معنویت چگونه توانست بر نیرومندترین اسلحه زمان و
قويترین ارتشها و قدرتهاي استعماري پیروز گردد و این نشان میدهد کاربرد عقاید دینی و اخلاق مثبت معنوي تا چه حد در
مسایل اجتماعی و سیاسی زیاد است.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
آمده است و در اصل به مفهوم ریزش شیر از پستان میباشد. « دَرّ » مِدْرار: به ریزش پیاپی و بسیار باران گفته میشود و از ریشه
به مفهوم ثروت و دارایی است، امّا در فرهنگ « مال » اِمْداد: به مفهوم یاري رساندن و کمک کردن آمده است. اَمْوال: این واژه جمع
عرب در اصل به شتر گفته میشد.
تأثیر توبه و استغفار در افزایش رزق و روزي و فرزندان
باران نیامد و بلاي خشکسال و گرفتاري به خودنمایی پرداخت. او به منبر رفت تا طلب « عُمَر » آورده است که در روزگار « شَ عْبِیّ »
باران کند، امّا نتوانست و به ناگزیر به آمرزش خواهی و استغفار پرداخت و فرود آمد. به او گفته شد که ما از تو طلب باران
نشنیدیم؛ پاسخ داد من آمرزش خواستم تا آسمان را برانگیزد و باران را بر ما بفرستد؛ و آن گاه به تلاوت این آیات پرداخت که:
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً (صفحه 494 ) یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً به هر حال حضرت نوح به بیان خود ادامه داد که: وَ
یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ از او آمرزش بخواهید تا بر ثروت و فرزندان شما بیفزاید و شما را از این راه یاري رساند. وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّاتٍ
« قتاده » . و برایتان بوستانهاي سرسبز و پرطراوت پدید آورد. وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً و جویبارهایی لبریز از آب زلال برایتان روان سازد
میگوید: نوح از آز و حرص آنان به دنیا و ارزشهاي دنیوي آگاه بود، به همین جهت از آنان خواست تا براي رسیدن به دنیاي
آورده است که: کسی نزد « ربیع » . آزاد و آباد هم که شده است به خداي یکتا ایمان آورند و راه عدالت خواهی را در پیش گیرند
آمد و از قحطی و خشکسالی شکوه کرد. او، آن مرد را به آمرزش خواهی و توبه فراخواند. مرد دیگري آمد و از فقر و « امام حسن »
بینوایی نالید، او را نیز به توبه و آمرزش خواهی و دعا سفارش کرد. مرد سومی از راه رسید و از نازایی همسر و نداشتن فرزند شکوه
کرد و دعا خواست تا خدا به او پسري روزي سازد، که به او نیز همین نسخه را داد. ما به او گفتیم چگونه براي دردها و خواستههاي
رنگارنگ یک نسخه مینگارد؟ او پاسخ داد: دوستان! من از قرآن آموختهام که درمان هر سه درد و راه نجات از هر سه مشکلی
که عنوان گردید، توبه راستین و آمرزش خواهی واقعی و بازگشت خالصانه به سوي خدا و مقررات اوست و آن گاه به تلاوت
شرفیاب گردید و گفت: سرورم! من ثروت بسیاري « امام جواد » آیات مورد بحث پرداخت. و نیز آوردهاند که: مردي به حضور
دارم، امّا از نعمت فرزند محروم هستم، چه کنم؟ فَقالَ جُعِلْتُ فِداكَ اِنّی کَثیرُ الْمالِ وَ لَیْسَ یُولَدُ لی وَلَدٌ فَهَلْ مِنْ حیلَۀٍ؟ آن حضرت
فرمود: چاره کار این است که به مدت یک سال، هر شب از خداي خویش آمرزش بخواهی و خالصانه دعا کنی؛ و اگر شبی
فراموش کردي در روز آن، قضاي آن را به جا آور که به خواستهات خواهی رسید، چرا که خدا در قرآن میفرماید: اِسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ
صفحه 280 از 369
( 1. سوره نوح، آیه 10 . (صفحه 495 ***** (1…)
338 . آیه (دعاي حضرت نوح براي خانواده)
اشاره
رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنا وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظّالِمینَ اِلاّ تَبارا پروردگارا! مرا بیامرز و همچنین پدر
و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند و جمیع مردان و زنان باایمان را و ظالمان را جُز هلاکت میفزا. ( 28 / نوح)
شرح آیه از تفسیر نمونه
که بعد از آن همه زحمت و تلاش در راه خدا باز هم خویش را مقصّر میدانند و هرگز گرفتار غرور ،« اولیاء اللّه » و چنین است حال
و خود بزرگ بینی نمیشوند، نه همچون افراد کم ظرفیت که با انجام یک کار کوچک چنان مغرور میشوند که گویی از خداوند
براي خودش، مبادا قصور و ترك اولایی از او سرزده باشد. « اول » : طلبه کارند. نوح در حقیقت براي چند نفر طلب آمرزش میکند
براي تمام کسانی که به او ایمان آوردند، هر « سوم » . براي پدر و مادرش، به عنوان قدردانی و حق شناسی از زحمات آنان « دوم »
براي مردان و زنان با ایمان در تمام « چهارم » . چند کم بودند و سپس همراه او سوار بر کشتی شدند که آن کشتی نیز خانه نوح بود
جهان و در تمام طول تاریخ و از این جا رابطه خود را با مؤمنان سراسر عالم برقرار میسازد. ولی در پایان باز تأکید بر نابودي
منظور از بیت در این » : ظالمان میکند، اشاره به این که آنها به خاطر ظلمشان مستحق چنین عذابی بودند. امام صادق نیز فرمودهاند
. جلد 5، صفحه 429 ،« نور الثقلین » -1 ***** (1).« است، هر کس وارد ولایت گردد، در خانه انبیاء وارد شده است « ولایت » جا
( (صفحه 496
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در آیه مورد بحث ادامه دعاي نوح است که نیایشگرانه میگوید: رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَيَّ پروردگارا! بر من و پدر و مادرم ببخشاي و
که هر دو توحیدگرا بودند. پارهاي نیز برآنند که منظور نوح، حضرت « سَمْحاء » بود و نام مادرش « لَمِک » ما را بیامرز! نام پدر نوح
بود و آنان را دعا میکرد. وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤمِناً و نیز همه کسانی را که بر سراي من درآیند مورد آمرزش قرار ده! « حوا » و « آدم »
از دیدگاه برخی منظور این است که: و هر کسی را که بر نیایشگاه من و یا بر کشتیام در آید، او را بیامرز. وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ
میگوید منظور او از مردان و زنان توحیدگرا، امت پیامبرند. وَ لا تَزِدِ الظّالِمِینَ إِلاّ تَباراً و جز بر هلاکت و نابودي بیدادگران « کلبی »
میفزاي. برخی از اندیشمندان گفتهاند که: حضرت نوح دو دعا کرد، که یکی براي کیفر ظالمان بود و دیگري براي آمرزش مؤمنان.
میدانیم که نفرین او بر کفرگرایان و ظالمان باعث نابودي آنان شد، امید که دعاي او در حق مردم توحیدگرا و کمالجو نیز به
( هدف اجابت برسد و باعث رستگاري و نجات ما گردد. (صفحه 497
339 . آیه (سندي بزرگ بر فضیلت خانواده پیامبر صلی الله علیه و آله)
اشاره
لابْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورا ابرار (نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است. ( 5 / انسان) 􀁴 اِنَّ ا
صفحه 281 از 369
شرح آیه از تفسیر نمونه
میگوید: حسن و حسین علیهماالسلام بیمار شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به « ابن عباس »
علی و فاطمه علیهاالسلام و فضّه که خادمه آنها ،« اي ابوالحسن! خوب بود نذري براي شفاي فرزندان خود میکردي » : علی فرمودند
بود، نذر کردند که اگر آنها شفا یابند، سه روز روزه بگیرند (طبق بعضی از روایات حسن و حسین علیهماالسلام نیز گفتند: ما هم
نذر میکنیم روزه بگیریم). چیزي نگذشت که هر دو شفا یافتند، در حالی که از نظر مواد غذایی، در مضیقه بودند، علی سه من جو
قرض نمود و فاطمه علیهاالسلام یک سوم آن را آرد کرده و نان پخت. در هنگام افطار سائلی بر درِ خانه ایشان آمد و گفت:
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ بَیْتِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله: سلام بر شما اي خاندان محمد صلی الله علیه و آله، مستمندي از مستمندان »
آنها همگی مسکین را بر خود مقدم داشتند و .« مسلمین هستم، غذایی به من بدهید، خداوند به شما از غذاهاي بهشتی مرحمت کند
سهم خود را به او دادند و آن شب جُز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتی غذا (نان جوین) را آماده
کرده بودند، یتیمی بر درِ خانه آمد، آن روز نیز ایثار کردند و غذاي خود را به او دادند (بار دیگر با آب افطار کردند و روز بعد را
نیز روزه گرفتند). در سومین روز اسیري هنگام غروب آفتاب بر درِ خانه آمد، باز سهم غذاي خود رابه او دادند، صبح که شد، علی،
دست حسن و حسین علیهالسلام را گرفته بود و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله آنها
سپس ،« این حالی را که در شما میبینم، براي من بسیار گران است » : را مشاهده کرد، دید از شدت گرسنگی میلرزند. فرمود
برخاست و با آنها حرکت کرد. هنگامی که وارد خانه فاطمه علیهاالسلام شد، دید در محراب عبادت ایستاده، در حالی که از شدت
گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودي نشسته، پیامبر صلی الله علیه و آله (صفحه 498 ) ناراحت شد. در همین
اي محمد صلی الله علیه و آله! این سوره را بگیر، خداوند به خاطر داشتن چنین خاندانی به تو » : وقت جبرئیل نازل گشت و گفت
« کانَ سَ عْیُکُمْ مَشْکُورا » تا آیه « لابْرار 􀁴 اِنَّ ا » هَلْ اَتی) را بر او خواند (بعضی گفتهاند که از آیه ) « انسان » سپس سوره .« تهنیت میگوید
به « الغدیر » که مجموعا هیجده آیه است، در اینجا نازل گشت). آن چه را در بالا آوردیم، نصّ حدیثی است که با کمی اختصار در
میان روایات زیادي که در این باره نقل شده، آمده است و در همان کتاب از 34 نفر علماي معروف اهل سنّت « قدر مشترك » عنوان
نام میبرد که این حدیث را در کتابهاي خود آوردهاند (با ذکر نام کتاب و صفحه آن). به این ترتیب روایت فوق از روایاتی است
که در میان اهل سنت مشهور بلکه متواتر است.( 1) و اما علماي شیعه همه اتفاق نظر دارند که این هیجده آیه یا مجموع این سوره،
در ماجراي فوق نازل شده است و همگی بدون استثناء در کتب تفسیر یا حدیث، روایت مربوط به آن را به عنوان یکی از افتخارات
و فضایل بزرگ علی و فاطمه زهرا علیهاالسلام و فرزندانشان علیهمالسلام آوردهاند. حتی چنان که در آغاز سوره گفتیم، این مطلب
آمده است. نکتهاي را که در اینجا لازم به « امام شافعی » به قدري معروف و مشهور است که در اشعار شُعراء و حتی در شعر معروف
مفسر معروف اهل سنّت، بسیاري از « آلوسی » یادآوري میدانیم، این است که به گفته جمعی از دانشمندان اسلامی از جمله
که غالبا در قرآن مجید در شمار نعمتهاي بهشتی آمده، « حور العین » نعمتهاي بهشتی در این سوره برشمرده شده است ولی از
مطلقا سخنی مطرح نیست، ممکن است این امر به خاطر نزول این سوره درباره فاطمه زهرا و همسر و فرزندانش علیهمالسلام باشد
وسعت و » در اصل به معنی « بَرٌّ » جمع « اَبْرار » ( به میان نیامده است.( 2 « حور » که به احترام بانوي اسلام علیهاالسلام ذکري از
میگویند و از آنجا که افراد نیکوکار اعمالشان، نتایج گستردهاي در « بَرّ » است و به همین جهت صحراهاي وسیع را « گستردگی
. جلد 29 ، صفحه 158 ،« روح المعانی » -2 . جلد 3، صفحه 107 تا 111 ،« الغدیر » - سطح جامعه دارد، این واژه بر آن ها ***** 1
« بَرّ » این است که ،« خیر » است. بعضی گفتهاند فرق بین آن و « نیکوکاري » با کسر باء) به معنی ) « بِرّ » (صفحه 499 ) اطلاق میشود و
در لغت معانی متعددي دارد و یکی از معانی « کافُور » . معنی اعمّی دارد ،« خیر » است، در حالی که « نیکی توأم با توجه » به معنی
معمولی است که بوي تندي دارد و براي « کافور » است و نیز گیاهی است خوشبو و از دیگر معانیاش همان « بوي خوش » معروفش
صفحه 282 از 369
مصارف طبی از جمله ضدعفونی کردن، به کار میرود. به هر حال طبق آیه فوق این شراب طهور بهشتی بسیار معطر و خوشبو است
که هم ذائقه از آن لذت میبرد و هم شامّه.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
و به معنی نیکوکار آمده است. کَأْس: به پیاله یا ظرف شراب گفته میشود. « اَنْصار » و « ناصِر » به سان « بارّ » و « بَرّ » اَبْرار: این واژه جمع
به معنی نیکوکار و شایسته کردار آمده، و در آیه منظور کسی است که خدا را اطاعت میکند و کارهاي « بَرّ » جمع « اَبْرار » واژه
خوب انجام میدهد. از دیدگاه خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و رهروان راه آنان و بسیاري از مخالفان آنان، نیکان و پاکان و
شایستگان مورد نظر آیه عبارتند از: علی، فاطمه، حسن و حسین که درود خدا بر آنان باد و آیه مورد بحث و آیات پس از آن در
این خاندان گرانمایه هستند، ( 1) اما ،« اَبْرار » وصف آنان فرود آمده است. نکته دیگر این است که همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که
( این ادعا در باره دیگران سخت مورد اختلاف است. ***** 1. اختصاص مفید، 96 . (صفحه 500
340